استراتژی های ورود به بازار برای کسب و کارهای اینترنتی - 14

Voice Voice
استراتژی های ورود به بازار برای کسب و کارهای اینترنتی - 14
4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 23 25 26

سلام. من عادل طالبی هستم و در این فایل صوتی که در واقع چهاردهمین شماره از سری استراتژی‌های ورود به بازار در کسب‌وکارهای دیجیتال هست می‌خواهم به یک سری نکتۀ فنی اشاره بکنم.

 

مثلث متساوی‌الاضلاع

در فایل شمارۀ 13 من یک مثلث فرضی و ذهنی را ترسیم کردم و گفتم که یک فروشگاه اینترنتی اگر بخواهد موفق بشود باید این مثلث را به یک مثلث متساوی‌الاضلاع تبدیل بکند. آن مثلث یک رأسش تأمین بود، یک رأسش لجستیک بود و یک رأس آن هم مشتریان بودند. البته دقت بکنید که وقتی می‌گوییم متساوی‌الاضلاع، باید حواسمان باشد که این فقط یک چیز فرضی است. مثلاً می‌گویم، فرض کنید شما یک فروشگاه اینترنتی برای فروش شکلات‌های برند دارید. بگویید ببینم در چنین فروشگاهی علاوه بر تأمین و مشتری که راه‌های مختلفی برای به‌ثمرنشستن استراتژی‌های شما در این دو حوزه دارد، در حوزۀ لجستیک باید چه چیزهایی مدنظرتان قرار داشته باشد؟ ببینید اگر شما کفش بفروشید، لباس بفروشید خب این‌ها تاریخ‌مصرف‌های معمولاً طولانی دارند، حتی دوسه سال. حالا لباس ممکن است از مد بیفتد، کفش ممکن است از مد بیفتد اما تاریخ‌مصرف واقعاً ندارد و می‌شود حتی دو سال بعد هم نهایتاً به یک تخفیف کوچکی فروخت. اما شکلات تاریخ‌مصرف دارد پس نمی‌توانید خیلی نگهش دارید. انبارداری‌اش هم دشوارتر است؛ سردخانه می‌خواهد یا یک جای خنک می‌خواهد. این‌ها سر جایش، تأمین را حل می‌کنید. مشتری را هم برای شکلات حل می‌کنید، در شبکه‌های اجتماعی می‌شود راحت رویش کار کرد. برای تأمینش می‌شود به بازار مراجعه کرد و الی آخر اما شکلات در قسمت لجستیک خیلی پیچیدگی دارد. در این هوای گرم مثلاً در تهران بدهی دست پیک. پیک‌های ما هم که می‌دانید بسته را از شما تحویل می‌گیرند می‌برند دوباره سر پیک خودشان، آنجا چهارپنج بسته را بعد از دوسه ساعت یکی می‌کنند می‌برند به یک مقصد می‌رسانند. خب این شکلات آب می‌شود، وارفته می‌رسد به دست مشتری. مجبوری پیک ویژه بگیری. مجبوری برای این موتور یک یخچال‌طوری، یک چیزی بگیری که این شکلات را خنک برساند. قبل از اینکه آب بشود در این هوای گرم و داغ تهران برساند یا اگر بخواهی اینترنتی بفروشی فکرش را بکن بدهی به پست، نمی‌دانی هم پست چگونه می‌برد که. بعد خریدار هم در اهواز باشد. چه اتفاقی می‌افتد؟ می‌بینید؟ در بعضی از کسب‌وکارها ممکن است که یکی از رئوس این مثلث خیلی خیلی پررنگ‌تر از رئوس دیگر باشند.

 

در حوزۀ لاکچری بعد مشتری بزرگتر است

در بعضی از کسب‌وکارها مثلاً حوزۀ لاکچری، آن رأس مشتری خیلی دشوار است. پیداکردن لاکچری‌بازها به‌خصوص اینکه لاکچری‌بازها یک مقداری به‌اصطلاح از حواس پنج‌گانه‌شان زیاد استفاده می‌کنند و افرادی هستند که دوست دارند ببینند، دست بزنند، لمس کنند، بو بکشند و با یک مجموعه‌ای از این حواس خرید می‌کنند و حس‌هایشان باید فعال بشود، یک مقدار بُعد مشتری پررنگ‌تر است در چنین فروشگاه‌های اینترنتی. دیده‌اید دیگر. در این فروشگاه‌های برند می‌روی حتی بعضی‌هایشان عطر خاصی دارند، رنگ مشخصی دارند، دیزاین‌های خاصی دارند، چینش خاص است.

 

فروشگاه یک روزه

پس هر فروشگاه اینترنتی‌ای پیچیدگی‌های خودش را دارد برخلاف خیلی از افرادی که خیلی راحت می‌آیند می‌گویند: فروشگاه خود را یک‌روزه راه‌اندازی کنید. بله، واقعاً می‌شود فروشگاه اینترنتی را یک‌روزه هم راه‌اندازی کرد. یک دامنه‌گرفتنِ مثلاً دات کام (.com)، حالا آی‌آر (ir) کمی طول می‌کشد اما یک دامنۀ دات کام (.com) بخواهید بگیری، یک هاست (Host) بگیرید و این را به آن وصل کنید و یک پرستاشاپ (PrestaShop) نصب کنید و یک تمپلیت (Template) بندازید رویش واقعاً اگر زود بجنبی ظرف پنج‌شش ساعت هم می‌شود آورد بالا، قیافه‌اش نصب بشود. ظرف پنج‌شش ساعت هم می‌شود چهار محصول گذاشت، پنج بنر هم گذاشت. واقعاً یک‌روزه می‌شود فروشگاه راه انداخت اما فروشگاه راه‌انداختن که فقط این یک تکۀ فنی نیست. فروشگاه به فروشش فروشگاه است. اسمش رویش است؛ فروشگاه، جایی برای فروش. وقتی فروش اتفاق افتاد، وقتی که بده‌بستان مالی اتفاق افتاد اسمش فروشگاه است. فروشگاه اینترنتی فقط یک دامنه با یک هاست (Host) نیست. خیلی‌ها گول می‌خورند، می‌گویند: راه‌انداختن فروشگاه اینترنتی راحت است. این را با چه چیزی مقایسه می‌کنند؟ با راه‌انداختن فروشگاه فیزیکی. بله، شما اگر بخواهی یک فروشگاه کنار خیابان بگیری یک ماه، دو ماه، یک هفته، دو هفته باید از این بنگاه به آن بنگاه بروی بیایی بگردی بپرسی تا یک مغازۀ خالی پیدا کنی. جایش خوب باشد، نباشد. بَرش خوب باشد، نباشد. پاخور مغازه خوب باشد، نباشد. ارتفاع سقف خوب باشد، نباشد. بالکن داشته باشد، نداشته باشد. برق یک‌فاز می‌خواهی، بعضی کارها سه‌فاز می‌خواهند، دارد، ندارد. پروانۀ کسب می‌خواهی برو، بگیر، بیا. بعد دکور می‌خواهد، بعد باید آنجا را بچینی. کلی پول، چند صد میلیون باید پول رهن و اجاره و این‌ها بدهی. گاهی چند ده میلیون پول دکوراسیون بدهی. خیلی واقعاً دشوارتر از کسب‌وکار اینترنتی است اما به‌محض اینکه راه انداختی، از همان لحظه که کرکره را می‌دهی بالا، از همان روز اول امکان فروش هست. اصلاً یک عده برای کنجکاوی می‌آیند یک سری می‌زنند یک چیزی می‌خرند. به‌قول خودشان دشتِ اولِ چراغ می‌آید اما فروشگاه اینترنتی این‌طوری نیست.درست است که بالاآوردن، منظورم راه‌اندازی فروشگاه اینترنتی نسبت به فروشگاه فیزیکی خیلی راحت‌تر است اما قسمت مشتری‌اش خیلی دشوار است. چه بسیار کسب‌وکارهایی که مشکل تأمین نداشتند، نوع محصولشان هم طوری بوده که لجستیک را هم به‌راحتی می‌توانستند حل بکنند اما دقیقاً روی مشتری زمین خوردند در آن سه ضلع مثلث.

 

چگونه مشتری را به سایت بیاوریم؟

در این فایل صوتی می‌خواهم دربارۀ مشتری صحبت کنم و بیشتر به این بپردازم که چگونه مشتری‌ها را می‌آوریم سراغ سایتمان البته به‌صورت گذرا؛ اما ویدئویی در آن ویدئوی مقدمات بازاریابی دیجیتال و همین‌طور در ویدئوی بازاریابی دیجیتال برای مدیران که هر دویشان را به‌صورت رایگان در کانال آپارات من، aparat.com/adel.talebi می‌توانید ببینید و هرکدامشان هم دو ساعت و خرده‌ای است به کلی از موارد اشاره کرده‌ام. مثلاً آنجا اشاره کردم که ما سه دسته ابزار داریم در بازاریابی دیجیتال؛ یکی ابزارهای زودبازده است. آنجا برایتان صحبت کرده‌ام دربارۀ اس‌ام‌اس مارکتینگ (SMS Marketing)، ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)، فکس مارکتینگ (Fax Marketing)، تبلیغات بنری، تبلیغات کلیکی و غیره. همین‌طور در همین فایل‌هایی که در کانال کاروکسب، kar_kasb، در تلگرام (Telegram) گذاشته‌ام بارها دربارۀ گوگل ادوردز (Google Adwords) و تبلیغات گوگلی هم صحبت کرده‌ام. این‌ها روش‌های زودبازده هستند که اگر می‌خواهید درباره‌اش بیشتر بدانید به همان دو وبینار مراجعه کنید aparat.com/adel.talebi. دو وبینار است، بازاریابی دیجیتال برای مدیران و وبینار مقدمات بازاریابی دیجیتال. باز آنجا دربارۀ روش‌های با بازدهی میان‌مدت صحبت کرده‌ام. سوشیال مدیا (Social Media)، شبکه‌های اجتماعی را من در این دسته دسته‌بندی می‌کنم، در این گروه قرار می‌دهم. امروز که شما صفحۀ اینستاگرام (Instagram) زدید فردا که آدم نمی‌ریزد. شما تبلیغات کلیکی و بنری می‌کنید همین الان و از همان لحظه ویزیتور (Visitor) می‌آید و می‌تواند فروش اتفاق بیفتد در فروشگاه اینترنتی‌تان اما در سوشیال مدیا (Social Media) واقعاً این‌طوری نیست. می‌توانید بروید فالوئر فیک (Fake Follower) بخرید و این‌ها اما خودتان هم می‌دانید کاربرد خاصی ندارد. البته فالوئر فیک (Fake Follower) یک جاهایی کاربرد دارد که در یکی، دو تا از فایل‌های صوتی درباره‌اش صحبت کرده‌ام در همین کانال کاروکسب اما در حالت عام کاربرد خاصی آن‌ها ندارند. برای اینکه بتوانید در شبکه‌های اجتماعی موفق باشید فارغ از اینکه واقعاً ما شبکۀ اجتماعی پدرمادردار نداریم، فیسبوک (Facebook) که فیلتر است، توییتر (Twitter) هم که به درد یک عدۀ خاصی می‌خورد در اغلب کارها کاربردی نیست. یک اینستاگرام (Instagram) مانده برای ما که عملاً در حوزۀ بی‌توسی (B2C) کاربرد دارد، در حوزۀ بی‌توبی (B2B) خیلی خوب و فعال نیست یا لااقل من تجربۀ موفقی در آن نداشته‌ام. یکی هم تلگرام (Telegram) است که اصولاً ابزار ارتباطی است، شبکۀ اجتماعی نیست. حالا کانال‌هایش خدا را شکر بازدهی خوبی دارد. نمی‌گویم نبود فیسبوک (Facebook) را جبران می‌کند اما به هر حال یک قسمتی از نیاز بازار را پوشش داده. آنجا هم می‌توانید در تلگرام (Telegram) یک کانالی بزنید و یواش‌یواش رشد بدهید اما این رشد یواش‌یواش اتفاق می‌افتد، تازه اگر استراتژی محتوای درست داشته باشید. باز در همان وبینارها من اشاره کردم که ما روش‌های دیربازده هم داریم مثل سئو (SEO)، مثل اینباند مارکتینگ (Inbound Marketing).

 

هزینه سئو در مقابل تبلیغات کلیکی

من همیشه در دورۀ بازاریابی دیجیتال که در سازمان مدیریت صنعتی برگزار می‌کنم، در واقع سازمان مدیریت صنعتی برگزار می‌کند و من مدرسش هستم، در جلسۀ پنجم سئو (SEO) را شروع می‌کنم. جلسۀ اول مقدمات را می‌گوییم. جلسۀ دوم و سوم به‌شکل کاملاً حرفه‌ای روی ایمیل مارکتینگ (Email Marketing) و نکاتش تمرکز می‌کنیم. جلسۀ چهارم من دربارۀ اینباند مارکتینگ (Inbound Marketing) حرف می‌زنم و از جلسۀ پنجم تا دهم دربارۀ سئو (SEO) حرف می‌زنم به‌صورت کاملاً تکنیکی و پرکتیکال (Practical) با مثال، با نمونه و خود بچه‌ها پروژه‌شان را می‌آورند آنجا و اجرا می‌کنیم. لیست کلمات کلیدی درمی‌آوریم، استراتژی سئو (SEO) تنظیم می‌کنیم و غیره، موارد فنی را همه را بررسی می‌کنیم. در اولین جلسه از جلسات سئو (SEO) که در واقع پنجمین جلسۀ این دوره هست اولین مثالی که من می‌زنم همین سایت تیزلند خودم است. می‌گویم: ببینید، در همین خرداد 96 ما به حول‌وحوش صد و سی و خرده‌ای‌هزار بازدیدکننده در روز رسیدیم از طریق سئو (SEO)، با جست‌وجوهای کاملاً مرتبط. کسانی که مدرسه، مدرسۀ خوب، مدارس تیزهوشان، مدارس نمونه‌دولتی، همان چیزهایی که ما می‌خواستیم؛ یعنی همان کسانی که این عبارت‌ها را جست‌وجو می‌کنند. صد و سی‌چهل‌هزار نفر از این آدم‌ها آمده. خب! اگر من تبلیغات کلیکی می‌دادم در سایت خوبی مثل ادنگاه (Adnegah) یا در کلیک‌یاب (Clickyab) یا در ای‌نتورک (Anetwork) یا در صباویژن (Sabavision) دیگر حداقل با حول‌وحوش دویست تومان الان جدیداً شروع می‌شوند. اگر کمی هم هدفمندی بکنید به ششصد تومان، هفتصد تومان هم می‌رسند این‌ها، به پانصد تومان این‌ها می‌رسد؛ یعنی هر کلیک پانصد تومان، هدفمند. تازه هدفمندی‌اش روی جغرافیایی و آی‌پی (IP) و ساعت و این‌هاست. خیلی وقت‌ها ما بنر می‌گذاریم، از آن هزار نفری که رویش کلیک می‌کنند 30% هم مخاطب بالقوه یا ایدئال ویزیتور (Ideal Visitor) نیستند؛ یعنی بنر جذابیت دارد، کلیک می‌کنند بیایند ببینند چه خبر است. یک نگاهی می‌اندازند و می‌بندند. اما در گوگل وقتی طرف سرچ (Search) کرده مدارس تیزهوشان، دنبال مدارس تیزهوشان می‌گردد می‌آید داخل سایت من. خب الان یک تبلیغ کلیکی معمولی داخل ایران... خارج از ایران که بین ده سنت تا چند دلار است. تبلیغات گوگلی را بگذارید کنار، شرایطش را گفته‌ام گوگل ادوردز (Google Adwords) را. همین تبلیغات کلیکی خودمان را دانه‌ای متوسط بگیر سیصد تومان. بگذارید من الان ماشین‌حساب برایتان بیاورم. این ماشین‌حساب. صد و سی و خرده‌ای هزار، من اصلاً می‌گیرم صد و سی‌هزار، چند هزار تا را هم ول می‌کنم، ضربدر دانه‌ای سیصد تومان. اگر من می‌خواستم تبلیغ کلیکی بدهم که سایت تیزلند صد و سی‌هزار نفر بیاید داخلش، نمی‌گویم ایدئال‌ها بیایند، باید روزی 39 میلیون پول می‌دادم به تبلیغات کلیکی. اگر متوسط بگیریم 50% از آن‌هایی هم که کلیک می‌کنند واقعاً هدف ما بوده باشند، عملاً این‌طوری می‌شود: اگر من بخواهم روزی صد و سی‌هزار بازدیدکننده بیاورم داخل سایت tizland.ir، من باید روزی هشتاد میلیون تومان، هشتاد میلیون تومان پول تبلیغات کلیکی بدهم، روزی. این را من ضربدر سی می‌کنم تقسیم‌بر دو می‌کنم که افکتیوش (Effective) کنم می‌شود برای یک ماه خرداد من باید یک چیزی حدود نهصد تا یک میلیارد تومان پول می‌دادم که این تعداد مخاطب بالقوۀ خودم را بکشانم بیاورم داخل سایت در تبلیغات کلیکی. حالا من چقدر هزینه کردم؟ دو سال با شش نفر همکار شروع کردیم، این اواخر چهارده نفر بودیم، شما میانگین بگیر 9 نفر. 9 تا دو میلیون تومان هم مثلاً فرض کن هزینه‌های همکارهای خوب ما بوده باشد، البته هزینه هم نبوده واقعاً سرمایه‌گذاری بوده. می‌شود ماهی 18 میلیون، سالش می‌شود دویست میلیون. حالا هزینه‌های حقوقی را فقط من می‌گیرم. بگیر سیصد و پنجاه میلیون، بگیر پانصد میلیون هزینه با جا و اجاره و غیره. حالا خب بالاخره فروشگاه اینترنتی داریم، درآمدهای جانبی داریم، تبلیغاتش را داریم و الی آخر. حالا آن‌ها خیلی مهم نیستند از نظر ما. پس ما پانصد میلیون در دو سال خرج کردیم برای سئو (SEO) و برای کانتنت (Content) و برای محتوا که فقط در یک ماه اگر این هزینه را نمی‌کردیم و تبلیغ بنری و کلیکی می‌دادیم باید این هزینه را انجام می‌دادیم. اینجا دو دو تا چهار تای سئو (SEO) می‌خواند. اینجاست که می‌گویند:

پولی که خرج می‌کنید برای سئو (SEO) در واقع هزینه نیست، در واقع سرمایه‌گذاری است.

پس سئو (SEO) در کسب‌وکارهای اینترنتی مهم است. من با این مثال به همه نشان می‌دهم. آنجا سر کلاسم پنل تیزلند را برایشان می‌آورم در گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) و می‌بینند دقیقاً بازدیدکننده‌ها را، کانورژن ریت‌ها (Conversion Rate) ‌را، خدمتتان عرض بکنم پیج پر ویزیتورها (Page Per Visitor) را، تایم آن سایت (Time On Site) و غیره را. ما با تبلیغات کلیکی معمولاً 70 تا 90% بانس ریت (Bounce Rate) داریم، اینجا ما زیر 50 است بانس ریتمان (Bounce Rate). در تبلیغات کلیکی شما تایم آن سایتت (Time On Site) حول‌وحوش یک دقیقه است میانگینش، اوریج (Average)، اینجا بالای سه‌چهار دقیقه است. آنجا پیج پر ویزیتورت (Page Per Visitor) یک و خرده‌ای است، اینجا در سئو (SEO) پیج پر ویزیتورت (Page Per Visitor) دیگر سایت خیلی عامی مثل سایت ما می‌رود بالای 3 و 4 و 5. 3 تا 4 بازی می‌کند در زمان‌های مختلف. کانورژن ریتت (Conversion Rate) آنجا زیر 1% است اینجا 10% است. حالا کانورژن (Conversion) ما می‌شود عضوگیری و عضوشدن و وارد فرایند عضوگیری‌شدن. پس سئو (SEO) خیلی خیلی مهم است در یک فروشگاه؛ چون باعث می‌شود که ایدئال ویزیتور (Ideal Visitor) بیاید، چون احتمال تبدیل ایدئال ویزیتور (Ideal Visitor) یا بازدیدکنندۀ مناسب به پوتنشیال کاستومر (Potential Customer)، به مشتری احتمالی خیلی بیشتر است.

 

 بالا ماندن سخت است

پس یکی از جاهایی که برای اینکه در آن مثلث، رأس مشتری را ببینید سئو (SEO) است و سئو (SEO) طبق همان وبینارهایی که آنجا توضیح کاملی دادم به شما، جزو روش‌های دیربازده است؛ یعنی یک سال طول می‌کشد، 9 ماه طول می‌کشد. حالا اگر یک نفر به شما گفت یک‌ماهه می‌آورم بالا، به او لبخند بزنید چون یک‌ماهه تو را می‌آورد بالا اما چقدر تضمین می‌دهد که یک سال بمانی بالا؟ این سؤال را بپرسید. آن‌هایی که می‌گویند یک‌ماهه می‌آوریمتان در گوگل نتیجۀ اول، از او بپرسید اوکی! یک‌ماهه می‌آوری بالا، چند ماه تضمین می‌دهی که من بالا بمانم؟ این سؤالی است که باید جواب بدهند. این را باید برایش چک ضمانت بدهند، این را باید تضمین بکنند این عزیزانی که سئو (SEO) می‌کنند‌ وگرنه بالاآوردن کاری نمی‌گویم ندارد ولی کار نشدنی و سختی نیست، بالاماندن است که سخت است. شما چند شرکت دیده‌اید که ظرف ده سال خیلی بزرگ و قَدَر شده‌اند؟ اما چند شرکت دیده‌اید که بعد از سی سال هنوز دارند در همان حوزه یا حوزه‌های دیگر موفق‌اند؟ می‌دانی چی می‌خواهم بگویم؟ بالاماندن سخت است چه در حوزۀ دیجیتال، چه در حوزۀ سئو (SEO)، چه در نتایج جست‌وجوهای گوگل، چه در قلب مشتری‌ها، چه در کسب‌وکارهای سنتی و مرسوم. نمی‌گویم بالاآمدن راحت است، نه. بالاآمدن هم سخت است اما بالا نگه‌داشتن سخت‌تر است به نظر من اگر پایه‌های درستی نداشته باشید. پس اگر سئوی (SEO) یک‌ماهه و دوماهه و سه‌ماهه می‌خواهید، درست مثل این بدن‌سازهاست که با آمپول و این‌ها خودشان را یک حرکت‌هایی می‌کنند. دیده‌اید این کشتی‌گیرها، حتی وقتی سنی هم از آن‌ها می‌گذرد بدن چغری دارند؟ بعضی وقت‌ها من یکی‌دو تا رفیق دارم الان 37، 38، 40 سالشان است، ده سال هم هست کشتی نمی‌گیرند، ورزش هم دیگر نمی‌کنند، خیلی هم پرخورند، چاق هم شده‌اند، این‌قدر هم شکم آورده‌اند اما دست می‌زنی به بدنش لامسب سنگ است! آدم کیف می‌کند این‌طوری ناخنک بزند به این گوشت و پوست و استخوان این. مشت می‌زنی اصلاً چنان نگاهت می‌کند آدم کیف می‌کند اما این بدن‌سازهای آمپولی را دیده‌اید دیگر؟ یک ماه نمی‌روند و یک ماه آمپول نمی‌زنند چنان چروک می‌شود پوست‌هایشان، وا می‌رود. این سئوهای (SEO) سریع هم مانند همان بدن‌سازهای آمپولی است؛ یک ماه ولتان کنند چروک می‌شوید می‌روید صفحۀ دو، می‌روید صفحۀ سه، می‌روید صفحۀ چهار، اصلاً غیب می‌شوید. خیلی‌هایشان از یک روش‌هایی استفاده می‌کنند که گوگل می‌بیند، پنالتی (Penalty) می‌کند کلاً سایتتان اوت (Out) می‌شود تا ابد. پولش را گرفته، سه ماه هم به تو ضمانت داده، شش ماه هم به تو ضمانت داده و در آن شش ماه هم دارد هزینه می‌کند، بک‌لینک‌های (Backlink)‌ نو می‌خرد. پولش را که گرفت تمام شد، خداحافظ، خداحافظ. شش ماه بعد تو از صفحۀ اول می‌آیی پایین، می‌آیی پایین و می‌روی اوت (Out) می‌شوی. دیگر حتی شصت میلیون هم خرج بکنی برنمی‌گردی اول خیلی وقت‌ها؛ چون آن بک‌لینک‌هایی (Backlink)‌ که خریده‌اند سایت شما را ممکن است وارد پنالتی (Penalty) بکند. این‌ها خطرات سئوی (SEO) سریع است. این است که می‌گویم سئو (SEO) روش دیربازده است به‌خاطر این است. یک‌دفعه ذهنتان نیاید که اِ! آقای طالبی، پس اینجا تبلیغ می‌دهند یک‌ماهه در ده عبارت در جایگاه اول. خیلی خوب! تضمین کنید که یک سال آنجا می‌مانید. تضمین کنید که سه سال آنجا می‌مانید. قطعاً جایگاه اول را هیچ‌کس نمی‌تواند تضمین کند، من هم نمی‌توانم اما می‌توانم تضمین بدهم یا حالا من که سئو (SEO) کار نمی‌کنم این روزها دیگر اما کسی که سئو (SEO) کار می‌کند باید تضمین بدهد در یک لیست از عبارت‌ها مثلاً صد عبارت، دویست عبارت که در آن ای-متد سئو (A-Method SEO) برایتان گفتم خودتان چگونه باید این را دربیاورید و آموزش دادم. سیصد عبارت است، آقا من در این صد و پنجاه عبارت می‌خواهم صفحۀ اول باشم حداقل سه سال و در پنجاه تایش می‌خواهم یک، دو، سه باشم. حالا یک وقت‌هایی این پنجاه تا یک، دو، سه هستم، یک وقت‌هایی یک پنجاه تای دیگر یک، دو، سه هستم ولی آن‌هایی که تو انتخاب کردی و تو می‌خواهی و منجر به فروش می‌شود و هدف توست. این‌ها نکات مهم سئوست (SEO) در سایت. خیلی خوب! این‌ها را من قبلاً توضیح داده‌ام در ویدئوها، در آن ویدئوی ای-متد سئو (A-Method SEO)، در فایل‌های صوتی مختلف در کانال kar_kasb دربارۀ سئو (SEO) یک‌عالمه حرف زده‌ام. این را می‌گذارم کنار. شما می‌خواهی یک فروشگاه اینترنتی بزنی و وجه کاستومر (Customer) را هم می‌خواهی تقویت کنی که آن مثلثت از آن حالت قناس دربیاید و سه ضلعش تقویت بشوند، سه رأسش تقویت بشوند. چه کار می‌کنی؟ یک سری تبلیغات کلیکی می‌دهی که خب باید بدهی، رپورتاژ آگهی (Reportage Advertise)، سوشیال مدیا (Social Media)، همه را راه می‌اندازی، سئو (SEO) را هم شروع می‌کنی. باید سئو (SEO) بکنی. حالا یک سری نکتۀ فنی و تکنیکی هست. یک وقت هست شما رفتی از سبدخرید (SabadKharid) گرفتی، اوکی! سبدخرید (SabadKharid) هم یک سری امکانات سئو (SEO) دارد استفاده می‌کنی خیلی هم خوب است. خوب هم جواب می‌دهد اتفاقاً. مشکل فروشگاه‌سازهای آنلاین این است که شما عملاً محدودی به همان چیزی که برایت طراحی شده؛ البته روش‌هایی هست مثل مثلاً بلاگ‌زدن برایش، بعد بک‌لینک‌گرفتن (Backlink)‌، این‌ها که در این فایل صوتی نمی‌خواهم درباره‌اش صحبت کنم.

 

پرستاشاپ

در این فایل صوتی حتی دربارۀ آن‌هایی که برنامه‌نویس دارند یا می‌دهند یک شرکت می‌خواهد برایشان برنامه‌نویسی کند هم صحبت نمی‌کنم. می‌خواهم دربارۀ کسانی که یک هاست (Host) می‌گیرند و یک دامن (Domain) می‌گیرند و یک پرستاشاپ (PrestaShop) نصب می‌کنند و می‌خواهند به‌اصطلاح خدمتتان عرض کنم که فروشگاه اینترنتی‌شان را با آن راه بیندازند صحبت کنم. اول اینکه انتخاب من برای فروشگاه اینترنتی انتخاب درستی نیست، این را قبول دارم. خیلی‌ها به آن ان قولت می‌آورند اما من پرستاشاپ (PrestaShop) را ترجیح می‌دهم از بین همۀ سی‌ام‌اس‌های (CMS) آماده. دلایل خاص خودم هم دارم. پرستاشاپ (PrestaShop) از اول برای فروشگاه نوشته شده، امکاناتش برای یک فروشگاه است. ووکامرس (WooCommerce) به‌عنوان یک افزونه به وردپرس (WordPress) اضافه شده، یک نوع وصله‌پینه است. نظر شخصی است؛ شما می‌توانید نقد کنید می‌توانید نظر دیگری داشته باشید. عیب ندارد! من عادل طالبی هستم و نظرم این است، می‌تواند درست یا غلط باشد. من اگر بخواهم فروشگاه بزنم ترجیح می‌دهم پرستاشاپ (PrestaShop) باشد اما اگر بخواهم بلاگ بزنم و کار سئو (SEO) بکنم ترجیحم وردپرس (WordPress) است. این تناقض را چگونه می‌شود حل کرد؟ اصلاً من یک فروشگاه می‌زنم، چقدر مگر می‌توانم مطلب بگذارم؟ صد محصول دارم معمولاً پرستاشاپ (PrestaShop) امکانات قسمت خبر این‌هایش خیلی خوب نیست. یک امکان خیلی جالب شما دارید. می‌توانید همزمان وردپرس (WordPress) و پرستاشاپ (PrestaShop) را روی یک هاست (Host) بیاورید بالا. دو روش هم بیشتر ندارد: فرض کنید سایت اصلی‌تان را از atalebi.com، پرستاشاپ (PrestaShop) را روی روت (Root) این سایت نصب می‌کنید؛ یعنی در واقع atalebi.com را که من می‌زنم، دقیقاً فروشگاهم می‌آید بالا، محصولاتم، بنر و غیره و این‌ها. حالا می‌روم یک پوشه هم آنجا درست می‌کنم به اسم atalebi.com/blog. البته در آن ویدئوهای دوردوری که در سایت‌های ایرانی زدم در کانال آپاراتم هست، آنجا گفتم. گفتم اگر من باشم /blog انگلیسی نمی‌زنم. مثلاً می‌زنم اسلش خرید اینترنتی. فرض کنید فروشگاهم فروشگاه شکلات است می‌زنم اسلش خرید اینترنتی شکلات و وردپرسم (WordPress) را در این پوشه راه‌اندازی می‌کنم. دو دیتابیس (Database) روی این هاست (Host) می‌گیرم، پرستاشاپ (PrestaShop) را وصل می‌کنم به یک دیتابیس (Database)، آن را وصل می‌کنم به این. حالا بعضی‌ها می‌گویند یک دیتابیس (Database) بشود پرفورمنس (Performance). بعضی‌ها می‌گویند حالا جدایش کن اگر به آن حد از پرفورمنس (Performance) و به‌اصطلاح بهره‌وری در فروشگاه نیاز داشتی، یعنی به پنج‌هزار، ده‌هزار، بیست‌هزار بازدیدکننده در روز رسیدی تو عملاً می‌توانی پرستاشاپ (PrestaShop) را هم پاک کنی وردپرس (WordPress) هم پاک کنی، چهار برنامه‌نویس بگیری برایت یک سایت اختصاصی بزنند یا بدهی یک شرکت یک سایت اختصاصی بزند. این برای کسی است که می‌خواهد اوایل کارش با وردپرس (WordPress) و پرستاشاپ (PrestaShop) یک سایتی را بیاورد بالا. دو دیتابیس (Database) هم می‌گیری، وردپرس (WordPress) با دیتابیس (Database) خودش، پرستاشاپ (PrestaShop) با دیتابیس (Database) خودش و این را می‌آوری بالا. در آن وردپرس (WordPress) کانتنت مارکتینگ (Content Marketing) می‌کنی، مطلب می‌گذاری، محتوا می‌گذاری، سئو (SEO) می‌دهی، اینترنال لینک (Internal Link) می‌دهی، به محصولاتت ارجاع می‌دهی و در این پرستاشاپ (PrestaShop) هم فروشگاهت را می‌آوری بالا. بعضی وقت‌ها مدل برعکس است؛ یعنی بعضی‌ها می‌آیند وردپرس (WordPress) را روی سایت اصلی می‌گذارند، یعنی atalebi.com که می‌روی وردپرس (WordPress) است، محتواست و بعد /shop که اگر من باشم باز همان فروشگاه اینترنتی را می‌گذارم. آنجا می‌روند پرستاشاپشان (PrestaShop) را نصب می‌کنند. این هم یک استراتژی است. از بین این دو کدامش را انتخاب کنیم به نظر شما؟ یعنی کدامش می‌تواند برای من مفیدتر باشد؟ این بستگی دارد به محصول یا خدماتی که شما به‌صورت آنلاین ارائه می‌کنید. من معمولاً این‌طوری عمل می‌کنم: اگر تعداد محصولات من کم باشد، مثلاً بیست تا، سی تا، ده تا یا آن خدمات من، این‌ها را می‌گذارم داخل /shop یا حالا همان اسلش چیزی که انتخاب می‌کنم. یعنی فروشگاه پرستاشاپی‌ام (PrestaShop) را در یک پوشه می‌آورم بالا و فروشگاه اصلی‌ام را که قرار است محتوایی کار بکند، کانتنت مارکتینگ (Content Marketing) بشود رویش، اینباند مارکتینگ (Inbound Marketing) بشود رویش، سئوی (SEO) جدی بشود با وردپرس (WordPress) می‌آید بالا می‌گذارم روی روت (Root) سایتم. اما اگر تعداد محصولاتم زیاد باشد هفتاد تا، هشتاد تا، صد تا، دویست تا یا بیشتر، محصولات و فروشگاه را می‌گذارم داخل روت (Root) سایت و /blog یا همان اسلش هر چیزی را که وردپرس (WordPress) را رویش نصب می‌کنم می‌گذارم داخل یک پوشه. ممکن است بگویید که چرا؟ این واقعاً دلیل منطقی ندارد. من فقط این را به تجربه فهمیدم و دلیل خاصی هم برایش ندارم که فروشگاه‌هایی که این استراتژی را انتخاب می‌کنند معمولاً موفق‌ترند. البته این هم مثل ماجرای سئو (SEO) می‌ماند.

 

Correlation

من همیشه در سئو (SEO) می‌گویم. گفته می‌شود که مثلاً دویست قانون، قاعده، نکته در سئو (SEO) وجود دارد که احتمالاً رعایت‌کردن آن‌ها باعث می‌شود که شما در جایگاه‌های بهتری در نتایج جست‌وجوها نشان داده بشوید. خیلی وقت‌ها این نکاتی که گفته می‌شود از نوع علت و معلولی نیست؛ مثلاً چون این کار را کردی، آنگاه رفتی اول نیست. گاهی کریلیشن (Correlation) است. کریلیشن (Correlation) یعنی چه؟ کریلیشن (Correlation) یعنی دو چیز که با همدیگر می‌روند بالا یا با هم می‌آیند پایین یا حالا برعکس، هروقت یک چیزی برود بالا حتماً یک چیز دیگر می‌آید پایین و آن بیاید پایین آن یکی می‌رود بالا. این‌ها یک کریلیشن (Correlation) دارند؛ حالا کریلیشن (Correlation) مستقیم یا غیرمستقیم اما علت و معلول همدیگر نیستند لااقل به‌طور مستقیم. مثال‌های معروفی هم دربارۀ کریلیشن (Correlation) وجود دارد؛ مثلاً شاخص‌های اقتصادی ما داریم که خیلی جالبند. مثلاً یک شاخصی داریم به اسم مویی (MUI)، مِنز آندرویر ایندکس (Men’s Underwear Index). اگر در گوگل سرچ بکنید مویی (MUI)، این اصلاً می‌آید.

 

 فروش لباس زیر مردانه در آمریکا

خیلی جالب است! در آمریکا هروقت که فروش لباس زیر مردانه می‌رود بالا یا می‌آید پایین، خزانه‌داری آمریکا متوجه می‌شود که با یک رکود روبه‌رو هستند یا با رشد اقتصادی و متناسب با آن، کاری را انجام می‌دهند. مثلاً می‌گویم، حالا دقیقاً یادم نیست برعکس بود یا یکی بود یا یکی نبود، هروقت فروش لباس زیر مردانه در آمریکا افزایش پیدا می‌کند مثلاً با فاصلۀ سه تا شش ماه خزانه‌داری یا همان بانک مرکزی آمریکا متوجه می‌شود که احتمالاً با یک رکود روبه‌روست. سریع مالیات‌ها را می‌آورد پایین، چه می‌دانم بهره را می‌برد بالا، کارهایی انجام می‌دهد که وارد رکود نشوند. این را متوجه شده بودند. به این می‌گویند ایندکس (Index). این جدی است ها! نخندید، واقعاً این‌طوری است. یک ایندکس (Index) است، یک شاخص است. بزنیدMUI In USA. منز آندرویر ایندکس (Men’s Underwear Index)، شاخص لباس زیر آقایان. در آمریکا هروقت فروشش می‌رود بالا از نُرم بیشتر می‌شود یا از نُرم کمتر می‌شود، فروشش می‌آید پایین بانک مرکزی آمریکا در واقع خزانه‌داری آمریکا متوجه می‌شود که با یک بحران اقتصادی در سه تا شش ماه آینده احتمالاً روبه‌رو خواهند بود. سریع می‌رود سیاست‌های لازم را اتخاذ می‌کند. این کریلیشن (Correlation) است. ببینید شورت آقایان که ربطی به اقتصاد آمریکا ندارد اما این‌ها با همدیگر یک ارتباط معنادار دارند. حالا جامعه‌شناس‌ها رفته‌اند آنالیز کردند بعد از سال‌ها، فهمیده‌اند که خب این آقایان در به‌اصطلاح لایه‌های مستقیم اقتصادی در مغازه‌ها و کسب‌وکارها رودررو با مشتری‌ها طرف هستند. به‌طور ناخودآگاه وقتی مثلاً فروش می‌آید پایین فرض کنید مثلاً چه می‌دانم علاقه‌شان به یک سری فعالیت‌ها زیاد می‌شود. عملاً چون می‌خواهند آن فعالیت را انجام بدهند می‌روند شورت بیشتر می‌خرند. معنی اینکه این اتفاق می‌افتد آن اتفاق می‌افتد این است که خب فروش دارد کمتر می‌شود، این‌ها از افسردگی می‌روند آن کار را انجام می‌دهند. پس یک بحران اقتصادی پیش روست یا حالا برعکسش، اوضاع پول خوب است می‌روند یک کارهای دیگری انجام می‌دهند بنابراین لباس زیر بیشتری مورداحتیاجشان است. نخندید! این‌ها جدی است. تحلیل جامعه‌شناسی‌اش است. اما در تحلیل اقتصادی کاری با این ندارد. می‌گوید: هروقت فروش لباس زیر مردانه رفت بالا آماده باش که سه ماه دیگر، شش ماه دیگر یک اتفاقی می‌خواهد بیفتد. سئو (SEO) هم همین است خیلی وقت‌ها، حالا فقط مویی (MUI) را نداریم ما. مثلاً یک شاخصی در یک کشور اروپایی بود فکر می‌کنم دربارۀ اسکیرت (Skirt) بود، دامن زنانه. هروقت ارتفاع این کم می‌شد در مد یک اتفاقی بعد از سه ماه می‌افتاد یا لیپ‌استیک ایندکس (Lipstick Index) بود اگر اشتباه نکنم یک جا خواندم. فروش رژ لب در یکی از کشورهای اروپایی بود، یادم نیست کدام بود. آن هم هروقت افزایش پیدا می‌کند اقتصاددان‌ها متوجه می‌شوند که باید آمادۀ یک اتفاقی در حوزۀ اقتصادی باشند که این‌ها را سرچ (Search) بکنید هست. اصلاً آینده‌پژوهی یک قسمتش همین است. مثلاً در ایران متوجه شدند که هروقت دربارۀ زلزله بحث زیاد می‌شود، با یک فاصلۀ زمانی قیمت مسکن با یک درصد خیلی مشخصی افزایش پیدا می‌کند. این‌ها ببین، اینکه صحبت‌کردن دربارۀ زلزله چرا باعث افزایش قیمت مسکن می‌شود من نمی‌دانم. اقتصاددان‌ها هم نمی‌دانند، کار جامعه‌شناس‌هاست اما این‌ها یک کریلیشن (Correlation) دارند. الان فکر می‌کنم دیگر مفهوم کریلیشن (Correlation) برایتان جا افتاده باشد. علت و معلولی نیست. من الان یک نفر بیاید کشیده بزند در گوش من صورتم درد می‌گیرد، لپم درد می‌گیرد. این علت و معلولی است. چرا لپم درد گرفت؟ چون کشیده خورد به صورتم. این می‌شود رابطۀ علت و معلولی. علت مشخص است، معلول مشخص است، نتایج و آثار هم مشخص است اما گاهی نتایج و آثار مشخص است، دو واقعه هم معلومند ولی هیچ‌گونه رابطۀ علت و معلولی بین این‌ها پیدا نمی‌شود اما با همدیگر یک اتفاقی می‌افتد، یک نتیجه‌ای ما می‌توانیم بگیریم. به این می‌گویند کریلیشن (Correlation). سئو (SEO) هم از این جنس است.

خیلی وقت‌ها ما می‌گوییم آقا، فرض کنید مثلاً می‌گویم مثال عرض می‌کنم... حالا کدام مثال را بزنم در سئو (SEO)؟ آها! ان‌اس‌ها (NS)، نیم‌سرورها (NameServer). ما می‌گوییم نیم‌سرورها (NameServer) را از ایران ببرید بیرون. معمولاً هروقت ما نیم‌سرورها (NameServer) را می‌بریم بیرون از ایران، سئو (SEO) می‌آید بالا. خب خود نیم‌سرور (NameServer) که واقعاً ربطی ندارد. احتمالاً روی پینگ (Ping) سایت تأثیر می‌گذارد و آن پینگ (Ping) برای گوگل مسئله است، نه اینکه ان‌اس (NS) در خارج از ایران باشد. مثلاً ما نیم‌سرورهای (NameServer) سایتمان هاستش (Host) داخل ایران است اما ان‌اسش (NS) را ایران نمی‌گیریم، ان‌اسش (NS) را می‌بریم در آمریکا، می‌بریم در سوئد، می‌بریم در فرانسه. حالا اگر ان‌اس (NS) یا نیم‌سرور (NameServer) نمی‌دانید چیست خب بحث تکنیکی است می‌توانید بروید مطالعه بکنید. اینجا کریلیشن (Correlation) هست؛ چون شما رفتی ان‌اس‌هایت (NS)‌ را بردی در فرانسه گوگل تو را نمی‌آورد بالا، بلکه مثلاً چون ان‌اس‌ها (NS)‌ باعث می‌شود سرعت پینگ (Ping) سایت افزایش پیدا بکند و مثلاً فرض کنید سرعت پینگ (Ping) اول سایت برای گوگل مهم است و باعث می‌شود سایت‌هایی که پینگ (Ping) بالاتری دارند، نمره‌ای در آن یک پارامتر بیشتر بگیرند کمک بکند که بیایند بالاتر.

 

از صفحۀ بیست گوگل به صفحۀ دو

گاهی می‌بینی یک سایت شش ماه است، نُه ماه است، یک سال است جایگاه سوم چسبیده بالا هم نمی‌رود. یک ان‌اس (NS) می‌بری خارج از ایران یک‌دفعه از سه می‌کَند می‌آید دو. واقعیت این است که از صفحۀ بیست گوگل بیایید صفحۀ دو خیلی راحت است؛ حالا نه مثل آب‌خوردن اما راحت است. اما از صفحۀ دو آمدن به یک سخت است. در صفحۀ یک هم از جایگاه ده به جایگاه پنج آمدن نسبتاً قابل‌انجام است در خیلی از کلمات کلیدی اما از جایگاه پنج آمدن بالا در خیلی از کلمات خیلی دشوار است، در بعضی از کلمات عملاً نشدنی است مگر دیگر بروی گوگل ادوردز (Google Adwords). مثلاً رقیب داری، پانزده سال دامن ایج (Domain Age) دارد. یک میلیون، دو میلیون بک‌لینک (Backlink) مثلاً کانون فرهنگی آموزش قلم‌چی. در یک سری از عبارت‌ها الان اول است، ما هم در حوزۀ آموزش هستیم تیزلند. عملاً در یک سری از عبارت‌ها اصلاً برنامه‌ای نداریم که اول بشویم، همین که سوم باشیم احساس می‌کنیم کافی است بیشتر از این نمی‌توانیم. در این شرایط دیگر می‌رویم در گوگل ادوردز (Google Adwords). اگر آن کلمه مهم است گوگل ادوردز (Google Adwords) می‌رویم. می‌بینید دیگر، الان جدیداً تخفیفان و نت‌برگ هم چند وقت پیش برای همدیگر این کار را کردند. شما می‌زدید تخفیفان، گوگل ادوردز (Google Adwords) نت‌برگ را می‌آورد، سرچ (Search) می‌کردی نت‌برگ در گوگل، تخفیفان را می‌آورد. یک جاهایی مجبوری دیگر برای اینکه اول دیده بشوی بروی سراغ گوگل ادوردز (Google Adwords). پس سئو (SEO) پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد، موارد خاص خودش را دارد. کریلیشن (Correlation) را هم الان برایتان مثال زدم با سئو (SEO)، با منز آندرویر ایندکس (Men’s Underwear Index)، با لیپ‌استیک ایندکس (Lipstick Index)، با فکر می‌کنم وومن اسکیرت ایندکس (Woman Skirt Index)، یک چنین چیزی، یعنی ایندکس دامن خانم‌ها. این‌ها کریلیشن (Correlation) هستند. در این ماجرای انتخاب اینکه سایت من در روت (Root) باشد، بلاگم... یعنی فروشگاهم در روت (Root) باشد، بلاگ (Blog) در یک پوشه باشد یا برعکس هم دقیقاً همین‌طوری است؛ من دلیل منطقی برایش پیدا نکرده‌ام اما معمولاً اگر تعداد محصولات از یک حدی بیشتر باشد، مثلاً پنجاه تا، صد تا بیشتر باشد، آن فروشگاه‌هایی که محصول را داخل روت (Root) گذاشته‌اند بلاگشان (Blog) را برده‌اند در /blog گذاشته‌اند موفق‌تر عمل کرده‌اند. حالا ممکن است که دلیلش اصلاً این نبوده باشد. این آدم‌هایی که این کار را کرده‌اند آدم‌های هوشمندی بودند، این کار را استثنائاً شانسی انجام داده‌اند -مثال دارم می‌زنم- اما آن نمونه‌هایی که من دیدم در این حالت موفق‌تر بوده‌اند.

 

 ایندکس (Index) ذهنی

این فایل صوتی به نظر خودم نکته‌های زیادی داخلش بود، شاید حتی بیارزد یک بار دیگر هم به آن گوش بکنید. یک سری مورد به شما گفتم که هیچ ربطی عملاً به سئو (SEO) و به فروشگاه اینترنتی نداشت مثل همان منز آندرویر (Men’s Underwear) اما فکر می‌کنم یک جرقه‌هایی در ذهنتان زده. می‌بینید یک کاسبی داخل بازار یک آدم مسنی، پنجاه‌ساله، شصت‌ساله همیشه درست عمل می‌کند، درست اقدام می‌کند، به‌موقع می‌خرد، به‌موقع می‌فروشد؟ بعد می‌گویی خب آن شخص اصلاً سواد هم ندارد به‌زور دو کلاس سواد دارد. این‌ها در طی سالیان یک سری ایندکس (Index) ذهنی در ذهنشان درست شده. در کسب‌وکار اینترنتی هم بعد از پنج سال، ده سال، پانزده سال یک سری ایندکس (Index) در ذهنتان می‌آید. نمی‌توانند به کسی یاد بدهند، نمی‌توانند به کسی بگویند چرا اما درست عمل می‌کنند. قدیم بود می‌گفتند آدم باید برود ده سال، پنج سال پادویی بکند؟ قدیم این‌طوری بود دیگر؛ آدم‌ها می‌رفتند پنج سال، ده سال درِ حجره پادویی می‌کردند یاد می‌گرفتند در مدل استاد-شاگردی طی مسیر می‌کردند تا یک چیزهایی را بفهمند. در صحبت‌های الان من یک اشاره‌ای به این‌ها شد عملاً، احتمالاً یک سری جرقه در ذهنتان شکل گرفت. به اینکه سئو (SEO) چقدر مهم است و چرا اهمیت دارد پرداختم. به یکی از روش‌هایی که بتوانید آن رأس سوم مثلث را تقویت کنید هم اشاره کردم. گفتم که روش‌های زودبازده و میان‌بازدهیِ میان‌مدت و دیربازده داریم. برایتان مثال زدم و دو ویدئوی خوب را معرفی کردم که اگر ندیدید توصیه می‌کنم حتماً ببینید و حتماً لینکش را که در آپارات هست برای دیگران هم بفرستید و ببینند. برای دوستانتان، برای کسانی که به دردشان می‌خورد. همین‌طور دربارۀ نکات مختلف دربارۀ لجستیک هم اتفاقاً اول صحبت‌هایم اشاره کردم. اینکه بعضی از کسب‌وکارها نیازمند لجستیک خاص هستند. لجستیک یعنی حمل‌ونقل، یعنی ارائۀ محصول. در فایل‌های بعدی، یعنی در فایل شمارۀ 15، دربارۀ لجستیک بیشتر صحبت خواهم کرد و اتفاقاً مثل همین قسمت که آمدم یک گزینه را یک مقدار بیشتر شکافتم، می‌خواهم دربارۀ لجستیک و کمی هم ایده‌های خلاقانه در حوزۀ لجستیک حرف بزنم با ذکر چند مثال برای کسانی که به‌خصوص در شهرستان‌ها یا در مناطق جغرافیایی می‌خواهند فروشگاه بزنند یا حتی فروشگاه نزنند. آنجا می‌خواهم حرف بزنم که اگر می‌خواهی با کانال اینستاگرامت (Instagram) بفروشی و خوب بفروشی، نقطۀ قوتت دیگر آنجا سایت که نداری، روی لجستیک و روی عملاً تأمین است؛ چون قسمت کاستومرت (Customer) هم از قبل در شبکه‌های اجتماعی هست، عملاً سئو (SEO) و این‌ها را نداری و بعد لجستیک اهمیت پیدا می‌کند. فایل شمارۀ 15 را از دست ندهید. متشکرم که به صحبت‌های من تا اینجا گوش کردید. امیدوارم صحبت‌هایی که مطرح شد ارزش وقتی را که برایش گذاشتید داشته باشد. خوش‌حال می‌شوم و ممنون می‌شوم کانال kar_kasb را به دوستانتان هم معرفی بکنید و از آن‌ها هم بخواهید که داخل کانال عضو بشوند. همین‌طور خیلی ممنون می‌شوم بازخورد بدهید دربارۀ فایل‌های صوتی؛ چه خوب چه بد. مثلاً در فایل شمارۀ 14 من یک وقت‌هایی خیلی دیده‌اید دیگر هیجان‌زده می‌شوم دارم حرف می‌زنم، حالا من مثلاً ده نکته را روی این کاغذ روبه‌رویم نوشته‌ام آن‌ها را دارم می‌گویم. دیگر ریزش را ننوشته‌ام. دارم حرف می‌زنم. مثلاً رسوب پول را گفتم رسوخ پول، مثلاً آنجا داشتم می‌گفتم لانگ-تیل کیوردز (Long-Tail Keywords) را گفتم لانگ ترم کیوردز. گاهی از این غلط‌های املایی و اشتباهات لپی اتفاق می‌افتد.

از کسانی که این را به من یادآوری کردند، پنج‌شش نفر از دوستان خیلی خیلی اینجا می‌خواهم تشکر کنم و متشکرم. همین‌طور دوستانی که یک سری نکته را می‌گویند. می‌گویند: آقای طالبی اینجا را جا گذاشتی، آنجا را جا گذاشتی. همین‌طور دوستانی که سؤال می‌پرسند. بازخوردی که شما به من می‌دهید باعث می‌شود که من انرژی بگیرم برای ادامه‌دادن فایل‌های صوتی و همین‌طور اینکه می‌بینم کانال به هر حال افزایش تعداد اعضایش را داریم، چون من عضو که نمی‌خرم یا تبلیغ جایی نمی‌گذارم یا از کسی درخواست نمی‌کنم. دوست دارم ببینم که دیگرانند که دارند من را به دیگران معرفی می‌کنند و این اعضای کانال که می‌رود بالا عملاً یک نوع مشوق است برای من که این مسیری را که در پیش گرفته‌ام طبق نظر شما و طبق بازخوردهایی که به من می‌دهید و با این سنجه‌هایی که الان خدمتتان گفتم ادامه بدهم و در آن مسیری باشم که شما نیاز دارید و شما میل دارید. متشکرم از توجهتان. شما را به خدا می‌سپارم. خدانگهدار.

نویسنده: عادل طالبی

استراتژی‌های ورود به بازار برای کسب و کارهای اینترنتی
4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 23 25 26

نظر بدهید، بپرسید، پیشنهاد یا انتقاد کنید!

ایمیل شما منتشر نمی‌شود. وب‌‌سایت نمایش داده شده، به سایت شما لینک می‌شود..


علاوه بر اطلاعات فوق، IP شما هم ذخیره می‌شود. پاسخ پیام شما، برایتان ایمیل می‌شود. پاسخ به پیام‌ها و سوالات شما با توجه به مشغله‌های کاری، ممکن است چند روزی طول بکشد. اگر Login باشید برای هر نظر، پیشنهاد، انتقاد یا پرسشی که مطرح می‌کنید، امتیاز هم می‌گیرید. بعداً با این امتیازها می‌توانید کتاب بخرید یا در وبینارها و دوره‌ها با تخفیف ویژه شرکت کنید!
پیام‌های کوتاه مانند پیام‌های تشکر (مثلاً: عالی، چه خوب و ...) یا پیام‌هایی که ارتباطی با این مطلب ندارند، منتشر نمی‌شوند.

هر نوع استفاده‌ای از محتوای سایت آزاد است. هر جا دوست داشتید با یا بدون ذکر منبع، استفاده کنید. اگر لینک بدهید که... ممنونم! فالو باشد که فبهاالمراد ❤️