امروزه ما در عصری زندگی میکنیم که سئو و بازاریابی محتوا دست در دست هم داده و درکنار هم حرکت میکنند. اگر میخواهید از طریق موتورهای جستجو به موفقیت دست یابید، باید بتوانید محتوای خارقالعادهای تولید کنید. درک ارتباط بین سئو و بازاریابی محتوا بسیار مهم است. فرقی نمیکند که این موضوع به عنوان یک تاکتیکِ ایجاد لینک در نظر گرفته شود و یا راهی برای کسب رتبه، آموزش و یا تبدیل کاربران باشد. در هر صورت باید بتوانید این ارتباط را درک کنید. اما در نظر داشته باشید که موفقیت تنها از طریق یک معیار به دست نخواهد آمد. برای تجزیه و تحلیل واقعی و درک تأثیر تلاشهای بازاریابی محتوای خود به موارد زیر نیاز دارید:
• معیارهای کلیدی را که باید در نظر بگیرید، بشناسید.
• نحوۀ ردیابی آنها را بیاموزید.
• معیارهایی که برای کمپین و کسب و کار شما قابل اجرا و کاربردی هستند را شناسایی کنید.
در زیر برخی از رایجترین معیارهای سئو را به اختصار شرح میدهیم.
برای بسیاری از متخصصین سئو، لینکها یکی اهداف اصلی تلاش برای بازاریابی محتوا هستند. برای بیان دلیل، در زیر بخش کوچکی از دستورالعملهای مدیریت وبسایت گوگل را آوردهایم:
« بهترین روش برای ترغیب دیگر سایتها به ایجاد لینکهای باکیفیت و مرتبط با سایت شما، این است که محتوای مرتبط و منحصر بهفردی تولید کنید. این محتوا باید بهگونهای باشد که در بین جامعۀ اینترنتی محبوبیت پیدا کند. تولید محتوای خوب، نتیجهبخش خواهد بود. لینکها معمولا سرمقالههایی هستند که به مخاطب قدرت انتخاب میدهند. هرچه محتوای تولیدی شما مفیدتر باشد، احتمال اینکه شخص دیگری محتوای شما را برای خوانندگان خود ارزشمند بیابد و آن را در صفحه خود لینک کند، بیشتر میشود.»
لینکها، یکی از سه فاکتور برتر رتبهبندی گوگل هستند. لینکهای مرتبط و باکیفیت، آنهایی هستند که از طریق تولید محتوایی منحصر بهفرد به دست آمده و محبوبیت پیدا میکنند.
لینکها فقط یک سری پیوند ساده نیستند. مشارکت در «ترفندهای لینک» نقض این دستورالعملها است. این ترفندها شامل موارد زیر میشود:
• لینکهای پولی؛
• تبادلات لینکی بیش از حد؛
• استفاده از انکر تکست مملوء از کلیدواژه؛
• لینکهایی که از طریق سرویسهای خودکار ایجاد میشود.
در نهایت در نظر داشته باشید که لینکها باید ایجاد شوند. بهترین راه ایجاد چنین لینکهایی، تولید محتوایی عالی و بینظیر است. برای این کار کافیست به دادههای Google Trend نگاهی بیاندازید. جستجوهای مربوط به «لینکسازی» و «بازاریابی محتوا» را با یکدیگر مقایسه کنید. بعد موارد زیر را خواهید دید.
تنها چند ماه پس از اینکه گوگل برای اولین بار الگوریتم پنگوئن خود (Penguin Algorithm) را عرضه کرد؛ «بازاریابی محتوا» به عنوان یک عبارت جستجو، جذابیت بیشتری پیدا کرد. این درحالیست که جذابیت "لینکسازی" به سرعت کاهش یافت. با در نظر گرفتن این موضوع، جای تعجب نیست که لینکها یکی از معیارهای کلیدی سئو برای بازاریابی محتوا باشند.
لینکها حائز اهمیت هستند و از بین نمیروند. فقط لازم است که بدانید چگونه آنها را به عنوان یک معیار، دنبال کنید. علاوه بر آن باید بدانید که این موضوع به حجم لینکها مربوط نمیشود، بلکه به کیفیت آنها بستگی دارد. با این تفاسیر چطور میخواهید لینکها را ردیابی کنید؟
برای این کار به یک یا چند ابزار نیاز دارید. استفاده همزمان از دو یا چند نوع از این ابزارها، بسیار ایدهآلتر خواهد بود. برخی از معروفترین آنها عبارتند از:
• Google Search Console؛
• SEMrush Backlink Audit / SEMrush Backlink Analytics ؛
• Majestic؛
• Moz’s Link Explorer.
در صورت انتخاب جامعترین لینک پروفایل ممکن، استفاده از مجموعه ابزارهای شاخص لینک توجیهپذیر است. هر ابزاری تک تک لینکها را فهرست نمیکند. بنابراین بهترین راهحل، استفاده از حداقل 2 مورد از این ابزارهاست.
گرچه Google Search Console رایگان است اما باید در نظر داشته باشید که معیارهایی مشابه سایر ابزارهای پولی ارائه نخواهد داد. اگر تا کنون از Google Search Console استفاده کرده باشید متوجه شدهاید که این ابزار، یک راه عالی برای تعیین نمای کلی از پیوندهایی است که به یک صفحه اشاره میکنند. این کار را میتوانید از مسیر زیر انجام دهید:
Search Console > Search Traffic > Links to your Site > Your most linked content > URL
در این قسمت، نمای کلی از لیست لینکهایی را خواهید دید که توسط گوگل تهیه شده و به URL درج شده اشاره دارد. البته این روش، اطلاعات بسیار کمی به شما خواهد داد. چرا که معتبر و مرتبط بودن لینکها بسیار مهمتر از حجم و تعداد آنهاست. به همین دلیل سرماگذاری و خرید ابزاری که امکان شناسایی معیارهای کلیدی سئو و درک بهتری از پروفایل لینک را به شما میدهد، ارزشمند است.
صرف نظر از نوع شاخصی که استفاده میکنید، هر یک از آنها معیارِ امتیازِ کیفیتِ مخصوص به خود را دارند. این معیارها به شما امکان درک بهتر کیفیت لینکها را خواهد داد. اگر بخواهیم مختصر بگوئیم، هر چه امتیاز بیشتر باشد، لینک بهتر است.
با این حال از مرتبط بودن لینک، غفلت نکنید. به دست آوردن لینکهایی که علاوه بر معتبر بودن، به محتوای تولیدی شما مرتبط باشند نیز حائز اهمیت است. لینکهایی که از منابع سطح بالا بوده و مرتبط و معتبر باشند، بسیار مفید هستند.
به عنوان یک قانون ساده باید گفت که لینکها همیشه به عنوان معیار کلیدی سئو برای کمپین تولید محتوا هستند. به همین دلیل ارزش دارد که برای درک بهتر هرآنچه که یک لینک را باکیفیت میسازد، وقت گذاشت.
با توجه به نقش موثری که لینکها در رتبهبندی ایفا میکنند، جای تعجب ندارد که لینکسازی یکی از رایجترین مفاهیم مورد بحث سئو است. حال سوال اینجاست که برای به دست آوردن چنین لینکهایی به سایت یا بخشی از محتوای خود چهکار باید بکنیم؟
به عنوان یک قاعده کلی، و با رعایت دستورالعملهای مدیریت وبسایت گوگل، باید یک محتوای عالی تولید کنید که دیگران بخواهند به آن پیوند دهند. این محتوا باید منحصر بهفرد و مفید باشد.
پس از آن نوبت میرسد به نحوهی ارائه چنین محتوایی به افرادی که پتانسیل لینکدهی به سایت شما را دارند. این کار میتواند از طریق ارسال ایمیل، رسانههای اجتماعی یا حتی روش قدیمی تلفن زدن صورت پذیرد. روزنامهنگاران، بلاگرها، اینفلوئنسرها و هر فرد دیگری که محتوا تولید میکند (تا زمانی که این کار را به خوبی انجام دهند) میتوانند گزینه مناسبی برای لینک دادن به محتوا و سایت شما باشند.
اگر میخواهید ترافیک جستجوی ارگانیکی برای بخشی از محتوای خود بهدست آورید، نیاز به قرار گرفتن در جایگاهی شاخص و برجسته در گوگل، بینگ و سایر موتورهای جستجو دارید. این امر به خودی خود رتبه بندی را به یک معیار مهم سئو تبدیل میکند، اما نه به اندازهای که قبلا اهمیت داشتهاست. اینکه تنها بر رتبهبندی تاکید کنیم اشتباه آماتور و غیرحرفهای است. چرا؟ به این دلیل که سایر عوامل، نظیر جستجوی شخصیسازی شده، جایگاه صفر، فضای تبلیغاتی، لیست گروهبندی محلی و سایر فاکتورهای دیگر، در این زمینه نقش دارند. به طور خلاصه باید گفت که ردیابی دقیق رتبهبندی یک عبارت جستجو، کار بسیار دشواریست.
سوال مهمتر این است که رتبهبندی چه اندازه اهمیت دارد؟ باید گفت رتبهبندی به تنهایی اهمیت خاصی ندارد. در واقع رتبهبندی اگر با سایر معیارها نظیر ترافیک ارگانیک، تعداد نمایش و نرخ کلیک ارگانیک (CTR)، ادغام نشود، بسیار بیاهمیت و بیمعنا خواهد بود. به همین دلیل است که باید هم عبارات جستجو و هم رتبهبندی را مشخص کنید.
برای اینکار میتوانید روی ابزارهای ردیابی رتبه، سرمایه گذاری کنید. ابزار ردیابی SEMrush Position Tracking tool, Searchmetrics, Moz بهترین راهحلها را به شما ارائه میدهند. اما اگر بخواهید میتوانید از طریق Google Search Console هم بیشتر معیارهای مورد نیاز خود را بهدست آورید.
برای انجام این کار از مسیر زیر اقدام کنید:
Search console > Status > Performance
بعد از آن گزینه «+NEW» برای اعمال فیلتر در اختیار شما قرار میگیرد.
صفحه (Page) را انتخاب کنید. پس از آن به شما اجازه میدهد که از طریق یک URL خاص، فیلتر را انجام دهید. با وارد کردن نشانی اینترنتی (یا URL)، جستجوهای تاثیرپذیرفته از آن را به شما نشان خواهد داد. روی یکی از جستجوها کلیک کنید. با این کار میانگین رتبهبندی را در بازه زمانی انتخاب شده مشاهده خواهید کرد. پس از آن در صورت نیاز میتوانید فیلتر را بر اساس جایگاه نیز اعمال کنید. رتبهبندی به تنهایی نمیتواند معیار مهمی باشد. با این حال قدرت دادههای جستجو را دست کم نگیرید. این دادهها اگر در کنار سایر معیارها استفاده شود بسیار مهم خواهد بود.
شاید دریافت ترافیک جستجوی ارگانیک برای محتوا، مهمتر از جایگاه رتبهبندی آن باشد. میزان تمرکز نگاهها به پیج شما، پتانسیل تبدیل آن به یک کسبوکار را تعیین میکند و برای بسیاری از افراد این یک معیار کلیدی خواهد بود. این افراد نه تنها باید چنین معیاری را ردیابی کرده و با دورههای قبل مقایسه کنند، بلکه باید روشهای ارتقا و بهبود آن در آینده را به طور مستمر در نظر بگیرند.
با ادغام این معیار و دادههای جستجو، میتوانید اطلاعات مهمی داشته باشید که از طریق آن تصمیمات درست و محکمی برای ساخت استراتژی خود بگیرید.
خوشبختانه شناسایی ترافیک جستجوی ارگانیک نسبتا ساده و راحت است. تنها نیاز شما، دسترسی به Google Analytics و Google Search Console (و ابزارهای مدیریت وبسایب بینگ) است.
اول از همه، باید بدانید که ترافیک جستجوی ارگانیک به یک محتوا چگونه در مقابل کانالهای دیگر (از جمله جستجوی پولی، اجتماعی و مُعرف) قرار میگیرد. این کار از مسیر زیر انجام میشود:
Google Analytics > Behavior > Site Content > All Pages
از اینجا، میتوانید کل سایت و یا صفحات با عملکرد برتر را مشاهده کنید. حتی میتوانید یک جستجوی پیشرفته برای یک URL خاص انجام دهید.
صفحه مورد نظر خود را انتخاب کرده و بعد از قسمت بُعد ثانویه (Secondary dimension) گزینه منبع (Source) را انتخاب کنید.
این کار اجازه دیدن ترافیک از طریق منبع مورد نظر در بازه زمانی مشخص را به شما میدهد. نکته مهم دیگر این است که میتوانید نحوۀ عملکرد جستجوی ارگانیک را در مقابل کانالهای دیگر ببینید. اگر گزینه Source/medium را انتخاب کنید میتوانید ترافیک جستجوی ارگانیک را در مقابل سایر موتورهای جستجو (نظیر گوگل در مقابل بینگ یا در مقابل یاهو) مقایسه کنید.
دادههای ترافیک جستجوی ارگانیک، به تنهایی میتوانند میزان ترافیک دریافتی سایت شما از طریق جستجوی ارگانیک را اطلاع دهند. با این حال، این دادهها درخواستهای جستجو، ترافیک جستجوی احتمالی و CTR را مشخص نخواهند کرد. هنگامی که دادههای مربوط به جستجوهای خاص را جمع آوری کردید، (به خصوص اگر آنها با دادههای رتبه بندی ترکیب شوند) در جایگاهی قرار میگیرید که میتوانید تصمیمات آگاهانهای در خصوص چگونگی رشد روزافزون سایت خود اتخاذ کنید.
شما میتوانید با استفاده از دادهها برای معیارهای ذکر شده، فرصتهای زیر را ایجاد کنید:
• برداشتهای بالا اما کلیکهای کم به دلیل وجود CTR ضعیف. در این صورت نیاز به تمرکز بر ارتقا و بهبود CTR دارید.
• برداشتهای کم اما CTR بالا. شاید بررسی و در نظر گرفتن کلیدواژههای دیگر به منظور بهینهسازی محتوا برای افزایش تعداد نمایش، موثر باشد.
شما دادههایی را جمعآوری میکنید که به وسیلۀ آنها میتوانید تصمیمات مهمی بگیرید. این دادهها به شما کمک میکند که بر اساس آنچه مورد نیاز است (نه فقط بر اساس میزان ترافیک)، اقدام مناسبی انجام دهید.
میتوانید فرصتها، نحوۀ تعامل جستجوگران با نتایج رتبهبندی شما و کلیکهایی که در حال حاضر انجام میشود را مشاهده کنید. برای جمع آوری چنین اطلاعاتی به Search Console برگشته و فیلترهایی را اعمال میکنیم که از طریق آن بتوانیم معیارهای رتبهبندی را ببینیم. برای این منظور به قسمت Status رفته و گزینه Performance را انتخاب میکنیم. بعد از آن گزینه «+NEW» برای اعمال فیلتر در اختیار شما قرار میگیرد.
پس از آن گزینه Page را انتخاب کنید. با این گزینه میتوانید فیلتر خود را بر اساس نشانی اینترنتی خاصی اعمال کنید. پس از وارد کردن URL، جستجوهایی را در اختیار شما قرار میدهد که با دادههای مربوط به تعداد نمایش، کلیکها و CTR ادغام شده است.
از طرف دیگر در ابزار مدیریت وبسایت بینگ (Bing Webmaster Tools) میتوانید گزارش جستجوی کلیدواژه را اعمال کنید. با این کار میتوانید بفهمید که کدام عبارات تعداد نمایش و کلیکهای بیشتری در بینگ و یاهو داشتهاند. این کار را از طریق تب Report & data انجام دهید.
هدف اکثر کمپینهای سئو ایجاد نوعی تبدیل از سوی بازدیدکنندگان است. این موضوع شامل تبدیلهای سخت (مانند خرید از یک فروشگاه تجارت الکترونیک)، تبدیلهای نرم (مثل ثبت نام ایمیل از یک وبلاگ) و تبدیلهایی بین این دو است.
با در نظر گرفتن این موضوع، دنبال کردن نرخ تبدیل ارگانیک بسیار مهم است. این نرخ شامل درصد بازدیدکنندگانی است که اقدامی از پیش تعیین شده در مقابل هدفی خاص را انجام میدهند. این معیار به شما بینش خاصی از نحوۀ برابری کردن آن با کل سایت یا محتوای دیگری را میدهد. علاوه بر آن مواردی را مشخص میکند که چنین معیاری در آنها کم است و ممکن است فرصت ایجاد بهبود برای افرایش تبدیل در آنها وجود داشته باشد.
در درجه اول باید بدانید که به عنوان تبدیل چه چیزی را ردیابی میکنید. میتوانید از قبل این اهداف را در Google Analytics دنبال کنید. با این وجود وقتی صحبت از اهداف خاص بازاریابی محتوا میشود، این موضوع فراتر از بیان اهداف کلی تبدیل سایت خواهد بود.
اگر در حال ردیابی فروش، ثبتنام ایمیل، سرنخها و یا حتی زمان سپری شده روی صفحه سایت (اگر کاربری بیش از زمان مشخص شده روی محتوای شما وقت بگذارد، به لیست بازاریابی مجدد شما اضافه خواهد شد) باشید، تا زمانی که این موارد در Analytics تنظیم شده باشند، میتوانید به راحتی نرخ تبدیل ارگانیک یک صفحه را شناسایی کنید.
برای این کار قبل از هرچیز نیاز به تنظیم اهداف خود دارید. اگر هنوز اهداف خود را مشخص نکردهاید باید ابتدا با مطالعه و بررسی، این کار را انجام دهید. حال با فرض اینکه اهداف خود را تنظیم کردهاید، از طریق مسیر زیر مستقیماً به صفحهای که میخواهید نرخ تبدیل آن را دنبال کنید، مراجعه نمائید.
Acquisition > All Traffic > Channels > Organic Search
از اینجا میتوانید دادهها برای هدفی مشخص را بررسی کرده و یا همه اهداف را به صورت ترکیبی مشاهده کنید.
با حرکت گوگل به سمت فهرستی با اولویت موبایل، فهم چگونگی بهینه شدن سایت شما برای جستجو از طریق موبایل، مهمتر از همیشه به نظر میرسد. با در نظر گرفتن این موضوع، باید معیارهایی که در کل سایت ردیابی میکنید، بر اساس نوع دستگاه تقسمبندی شوند.
وقتی نوبت به رتبهبندی موبایل میرسد، درک نحوۀ عملکرد محتوا در دستگاههای تلفن همراه و دسکتاپ بسیار مهم است. این موضوع امکان ایجاد بهبود برای بیشتر دیدهشدن را فراهم میکند.
مجدد باید بیان کنیم که میتوانید از ابزاهای پولی برای ردیابی و کنترل رتبهبندی موبایل خود استفاده کنید. با این حال این کار از طریق Google Search Console نیز ممکن است. مسیر زیر را دنبال کنید:
Google Search Console> Status> Performance
بعد از آن گزینه «+NEW» برای اعمال فیلتر در اختیار شما قرار میگیرد.
پس از آن گزینه Page را انتخاب کنید. با این گزینه میتوانید فیلتر خود را بر اساس نشانی اینترنتی خاصی اعمال کنید. در این قسمت به دادههای کلی دسترسی خواهید داشت. از اینجا مجدد گزینه «+NEW» را انتخاب کرده و روی device کلیک کنید.
پس از فیلتر کردن، میتوانید میانگین رتبهبندی خاص دستگاه را در سطح عبارت جستجو، مشاهده کنید. همچنین آماری از جمله تمامی کلیکها، تعداد نمایش و میانگین CTR را نیز خواهید دید.
در دنیایی که موبال اولویت اول است، مهم است که بدانید ترافیک جستجوی ارگانیک شما بیشتر از کجا میآید، موبایل یا دسکتاپ؟
برای درک این موضوع، فقط باید بدانید که چگونه در Google Analytics فیلتر را بر اساس دستگاه اعمال کنید. خوشبختانه این کار بسیار ساده است. فقط کافیست مسیر زیر را دنبال کنید:
Behavior > Site Content > All Pages > Secondary Dimension: Device Category.
یک آدرس اینترنتی (URL) خاص را انتخاب کنید. سپس آمار ترافیک بر اساس دستگاههای تلفن همراه، دسکتاپ و تبلت به شما ارائه میشود.
روش دیگرِ مشاهدۀ تجزیه و تحلیل دستگاهها برای سایت خود به صورت زیر است:
Audience > Mobile > Overview.
این مرحله کمی پیچیده خواهد بود. صفحات سریع موبایل (AMP) این امکان را فراهم میکند که محتوای شما بلافاصله و سریع بر روی دستگاههای تلفن همراه بارگیری شود. این به معنای تجربه و تعامل کاربری بهتر و بیشتر خواهد بود.
بیش از دو سال پیش، گوگل، AMP را در نتایج جستجوی موبایل خود معرفی کرد. با در نظر گرفتن این موضوع، نیاز است تا بازاریابان بدانند که چنین صفحاتی چگونه به کمک آنها میآید.
ممکن است بخواهید بسیاری از معیارهایی که در بالا ذکر کردیم و سایر معیارهای دیگر را ردیابی کنید. با این حال باید بدانید که نمیتوانید این کار را در Google Analytics انجام دهید. برای انجام این کار باید از تگ AMP Analytics در صفحات موبایل خود استفاده کنید. همچنین باید نحوۀ جمعآوری و استفاده از دادهها توسط Analytics را برای کاربران بیان کنید. با دانستن این موضوع شاید بازدیدکنندگان تصمیم بگیرند که از این کار صرف نظر کنند. در صورت انصراف، AMP Analytics باز هم دادههای مفید زیر را در اختیار شما خواهد گذاشت:
• اطلاعات صفحه: دامنه، مسیر و عنوان صفحه؛
• اطلاعات کاربر: شناسه کاربر و منطقۀ زمانی؛
• دادههای مرور: ارجاعدهنده و شناسه نمای منحصربهفرد صفحه؛
• دادههای مرورگر: ارتفاع صفحه، عرض صفحه و عامل کاربر؛
• دادههای تعامل: عرض و ارتفاع صفحه؛
• دادههای رویداد.
خوشبختانه این دادهها برای بیشتر بازاریابان محتوا کافی است. پس از پیادهسازی، میتوانید دادههای ترافیک را به دو بخش AMP و غیرAMP تقسیم کنید.
به طور استاندارد، Google Analytics مقدار "AMP" را در بُعد منبعِ داده ارسال میکند. از این موضوع میتوان برای فیلتر و تجزیه و تحلیل بخش AMP در مقابل بخش غیرAMP در یک چشمانداز واحد استفاده کرد.
برای اینکه صفحات AMP شما عملکرد خوبی داشته باشند، باید مطمئن شوید که این صفحات بدون هیچگونه خطای فنی ساخته شدهاند. هر یک از صفحات AMP خود را با استفاده از اعتبارسنج رسمی پروژه AMP بررسی کنید. همچنین میتوانید از SEMrush Site Audit برای بررسی انبوه استفاده کنید.
گوگل مدتی است که از سرعت صفحه به عنوان یک فاکتور رتبهبندی استفاده میکند. با این حال، این معیاری است که معمولاً با سرعت سایت اشتباه گرفته میشود. برای درک بهتر باید گفت:
• سرعت سایت، سرعت صفحه برای نمونه ای از صفحات یک سایت است.
• سرعت صفحه، سرعت بارگذاری صفحه و یا زمان تا دریافت اولین بایت یک صفحه خاص است.
پس تعجبآور نیست که سرعت بالای صفحه، منجر به تجربه کاربری بهتر خواهد شد و گوگل به عنوان یک عامل رتبهبندی، برای این موضوع، پاداش و نمره میدهد. همچنین فراموش نکنید که سرعت پایین صفحه به این معناست که صفحات کمتری امکان نمایش داده شدن را خواهند داشت.
خوشبختانه، گوگل با ابزار PageSpeed Insights خود، امکان فهمیدن سرعت صفحه را آسان کرده است. یک نشان اینترنتی خاص یا URL را در ابزار مورد نظر اجرا کنید. پس از آن، آمارهای موبایل و دستکتاپ در اختیارتان قرار خواهد گرفت. همچنین پیشنهاداتی بابت راههای بهبود عملکرد و افزایش سرعت پیج، به شما داده میشود. اخیرا این آمار شامل سرعت داده از گزارش تجربه کاربر در Chrome نیز میشود. برای بررسی کلی و انبوه میتوانید از طریق SEMrush Site Audit اقدام کنید.
خطاهای Crawl زمانی رخ میدهد که ربات موتور جستجو سعی میکند در یک آدرس اینترنتی خاص بخزد، اما قادر به انجام این کار نباشد. به عنوان یک قاعده کلی، خطاهای Crawl یعنی یک ربات، بنبستی را تجربه کند. منظور این است که این رباتها قادر نیستند به سایتی وارد شوند که از طریق یک لینک به آن هدایت شدهاند. این خطاها باید حل و اصلاح شود.
گوگل معمولاً خطاهای Crawl را به دو دسته خطاهای سایت و خطاهای URL تقسیم میکند. اولی برای همه قسمتهای یک سایت اعمال میشود. دومی مربوط به یک نشان اینترنتی یا URL خاص است.
خطاهای سایت معمولاً خطاهای سرور یا DNS هستند. در حالی که خطاهای URL اغلب به خطاهای 404 (یافت نشد) مربوط میشود. در پایان باید گفت که خطاهای Crawl از هر نوعی که باشند نیاز به اصلاح دارند. این بدان معناست که نظارت و کنترل باید منظم و همیشگی باشد.
خوشبختانه Google Search Console و Bing Webmaster Tools این خطاها را کاملا راحت و واضح نشان میدهند. همچنین شما میتوانید چنین مواردی را از ابزارهای دسکتاپ نظیر Screaming Frog SEO Spider و Sitebulb مشخص کنید. با این حال، استفاده از ابزارهای دسکتاپ همیشه راحت نیست. بنابراین راهحلهای مختلف دیگری مانند فضاهای ابری SEMrush Site Audit یا Ryte وجود دارد.
در گوگل میتوانید این خطاها را از طریق مسیر زیر پیدا کنید:
Google Search Console > Crawl > Crawl Errors
در بینگ میتوانید این خطاها را در گزارش خطای بخش Reports & Data مشاهده نمائید.
شاید یکی از رایجترین معیارهای سئو که اغلب نادیده گرفته میشود، وضعیت شاخص یک سایت باشد. این دادهها به شما اجازه میدهند تا URLهایی که از طریق موتورهای جستجو شاخص شدهاند را شناسایی کنید.
چنین دادههایی میتواند به شما در تعیین مشکلات شاخصبندی کمک کند. این مشکلات یا از طریق اشتباه مسدود شدن صفحات از طرف موتورهای جستجو ایجاد شده و یا به دلیل شاخصبندی مضاعف URLها از طریق فیلترها، رشتههای جستجو و مواردی از این دست به وجود آمدهاست.
در حالتی ایدهآل، نمودار رو به رشدی نیاز دارید که نشان میدهد هرچه سایز سایت شما بزرگتر شود باز هم شاخصبندی به درستی ایجاد میشود. هر افت ناگهانی یا افزایش شدید و غیرمنتظره در این نمودار باید بررسی شود تا علت آن مشخص شود.
برای دیدن گزارش وضعیت شاخص سایت خود از مسیر زیر اقدام کنید:
Google Search Console > Google Index > Index Status
از این طریق میتوانید یک گزارش پایه یا پیشرفته با دادههای ارجاعی خاص و همچنین URLهایی که توسط robots.txt مسدود و حذف شدهاند را مشاهده کنید.
شاید یکی از اساسیترین عناصر سئو، اطمینان از داشتن برچسب عنوانِ منحصر بهفرد و توضیحات متا در هر صفحه باشد. با این حال، در هنگام کار با سایتهای بزرگ میتوان از این مورد به راحتی چشمپوشی کرد. حتی زمانی که یک سایت دارای عناوین و توصیفات کاملا منحصر به فرد در هر صفحه باشد، با گذشت زمان ممکن است موارد تکراری به وجود آید. بررسی این موارد بسیار مهم است. چراکه با ایجاد برخی تغییرات میتوانید مطمئن شوید که چنین خطاهایی به مشکل حادی برای رتبهبندی محتوای شما تبدیل نخواهد شد.
خوشبختانه، برای پیدا کردن هر عنوان و توصیف تکراری به چیزی بیشتر از Google Search Console نیاز ندارید. حل این مشکلات صرفاً به یک بازنویسی و یا تولید محتوای منحصر بهفرد نیاز دارد.
برای مشاهده لیستی از عناوین و توصیفات تکراری که گوگل انتخاب کرده است، مسیر زیر را دنبال کنید:
Google Search Console > Appearance > HTML Improvements
اگر موارد تکراری شناسایی شده باشد، چیزی مشابه تصویر زیر میبینید:
در ایدهآلترین حالت، تمام عددهای ستون سمت راست این تصویر، صفر (0) خواهد بود. این یعنی هیچ مشکلی پیدا نشده است.
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر در سئو بسیار مورد بحث قرار گرفته است، زمان ماندن در سایت است. موتورهای جستجو برای اندازهگیری مدت زمانی که جستجوگران قبل از بازگشت به SERP در یک صفحه میمانند، از این معیار مبتنی بر کاربر، استفاده میکنند.
چنین معیاری معمولا با نرخ پرش از صفحه و یا زمان سپری شده در صفحه اشتباه گرفته میشود. در واقع این یک معیار پیچیده است که از هر دوی این موارد استفاده میکند. متاسفانه چنین معیاری در دسترس همگان نیست. شما نمیتوانید با استفاده از Analytics یا Search Console به این موارد دست پیدا کرده یا آن را بهبود ببخشید.
در نهایت باید گفت که اگر کاربر زمان بیشتری را در یک سایت صرف کند، با آن درگیر باشد و به آن سر بزند، این یک سیگنال عالی برای موتورهای جستجو است که نشان میدهد سایت کیفیت بالایی دارد.
سایتی را در نظر بگیرید که در آن زمان سپری شده بسیار کوتاه بوده، نرخ پرش بالا باشد و از محتوای مرتبطی استفاده نشود. حال چنین سایتی کیفیت پایینی دارد؟ بله!
نکته اصلی این است که معیارهای کاربر برای سئو، اکنون بیش از هر زمان دیگری، مهم هستند. از این رو، اختصاص دادن زمانی برای تجزیه و تحلیل و بهبود آنها بسیار حائز اهمیت است.
زمانِ سپری شدۀ بیشتر روی سایت، به معنای عملکرد بهتر سئو خواهد بود.
گرچه ممکن است نتوانید این معیار را دقیق اندازه بگیرید اما فراموش نکنید که به راحتی میتوانید نرخ پرش و زمان سپری شده برای کل سایت و یا صفحاتی خاص از سایت را مشاهده کنید. برای این کار از مسیر زیر اقدام کنید:
Behavior > Site Content > All Pages > URL
گرچه تایم ماندن را در اختیار ندارید اما حواستان باشد که همیشه نرخ پرش، پایینتر از میانگین، و زمان سپری شده، بیشتر از میانگین باشد. این روش بهترین چیزیست که در اختیار داریم. با استفاده از آن، تا حدودی متوجه زمان بالقوه ماندن روی صفحات خود خواهید شد.
نتیجهگیری
درک این نکته مهم است که معیارهای سئو برای موفقیت هر کمپین بازاریابی محتوا حیاتی هستند. بدون توجه به سئو، بعید است که محتوا بتواند پتانسیل کامل خود را ارائه دهد. این یعنی ترافیک ارزشمند و تبدیلهای بالقوه را از دست خواهید داد.
جدا از این، به یاد داشته باشید که معیارهای سئو تنها گروهی از KPI هستند که باید هنگام اجرای کمپین های محتوا در نظر گرفته شوند. بعلاوه باید به مواردی مانند معیارهای اجتماعی، معیارهای تبدیل و معیارهای تعامل کاربر توجه زیادی داشته باشید.
سئو تنها یک بخش بسیار مهم از یک کمپین بازاریابی محتوای موفق است. با این حال این بخش برای بسیاری، پایه و اساس کار خواهد بود.
نوشتۀ: جیمز بروکبنک
ترجمه: سوسن کافی
هر نوع استفادهای از محتوای سایت آزاد است. هر جا دوست داشتید با یا بدون ذکر منبع، استفاده کنید. اگر لینک بدهید که... ممنونم! فالو باشد که فبهاالمراد ❤️
مسعود
به نظرم متن خوبی بود ولی خوب ترجمه نشده بود، در صورت امکان ویرایش کنید.
عادل طالبی
حق با شما است. متنها باید یک مقدار بیشتر و بهتر ویراستاری شوند تا خوانش آنها ساده و روان شود.